نتایج جستجوی عبارت «سعید محمدزاده مرحوم چگینی شاهدی سمیع یزدانی مرحله اول عملیات کربلای 5 و اتمام مرحله اول عملیات و مرحله دوم عملیات و حال و هوای معنوی رزمندگان در این عملیات و صحبتهایی در مورد شهید حسن فقیه پادگان امام خمینی(ره) اقلید گردان فجر شلمچه تیپ 18 الغدیر استان یزد استهبان گردان فجر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
گفتن نگوئید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در آستانه عملیات والفجر 8 به برادران گردان گفته بودند که اگر کسی از شما در مورد مقر گردان، تعداد نیروها و... سئوال کرد به او جواب ندهید. بدانید که این موارد محرمانه هستند و ممکن است سوال کنند‌ه خودی نباشد و اطلاعات نیروها به دست دشمن بیفتد. یک روز فردی از شهید محسن پرهوده سئوال می‌کند. برادر شما چند نفر هستید؟ در جواب می‌گوید: به اندازه کافی هستیم، مجددا" سئوال کرده بود از کدام گردان هستید؟ ایشان...
کلیات عملیـات فتـح المبیـن
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات فتح المبين »
سومین عملیات گسترده‌ای که به منظور آزاد‌سازی اراضی اشغالی انجام شد‌، عملیات فتح المبین بود. این عملیات در تاریخ 2/1/1361 در منطقه غرب شوش‌، در سطحی بسیار گسترده انجام شد و شکست سختی به دشمن وارد کرد‌. نیروهای زیادی از شهرستان نی‌ریز در این عملیات حضور داشتند که چون در چند نوبت و به مناطق مختلف این عملیات اعزام شدند، نمی توان آمار دقیقی از آن ارائه کرد. اما باید گفت: میزان حضور نیروهای مردمی شهرستان‌، شامل شهر...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید فرهاد رضائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
چه فرهادها مرده در کوه‌ها چه حلاج‌ها رفته بردارها همی گویم و گفته‌ام بارها بود کیش من مهر دلدارها خردادماه سال ۱۳۴۹، آنگاه‌که دشت‌های زیبای کوشکک، یکی از روستاهای آباده طشک، با ساقه‌های طلایی گندم تزئین می‌شد، وجود نورسیده‌ای زیبا محیط خانواده‌ای متدین و مذهبی را پر از شادی و طراوت کرد. نام او را فرهاد نهادند و عشق شیرین کربلا را همراه با قطرات شیر مادر در رگ و جانش جاری ساختند. از کودکی استعدادی فوق‌العاده داشت. دوره ابتدائی...
گلایه ای از دوستان
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در اینجا ضمن احترام به همه کسانی که سعی در ثبت خاطرات و جانفشانی‌های جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران اسلامی نموده‌اند‌، ‌گلایه‌ای هم داریم. از‌ نویسنده یا نویسندگان محترم کتاب "‌نبرد فاو‌" از انتشارات معاونت سیاسی ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌. نویسنده محترم کتاب در بحث "‌عملیات ایذایی در محور جاده ام القصر‌" در صفحه 195، در شرح عملیات شب 27/11/1364، شرح فداکاریهای رزمندگان لشکر محمد رسول‌الله‌(ص) را حتی با ذکر نام گروهان و گردان...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حاج علی دهقانپور »
5 /1/ 1307 آنگاه که از راه رسید، رایحه وجود او عطر دل‌انگیز بهار را در روستای امیرآباد سیرجان پراکند. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای این میهمان نورسیده شد. به عشق مولای متقیان اورا «علی» نامیدن و در تربیت وی براساس آداب و سنن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. علی دوران کودکی را در کنار خانواده و در محیطی ساده و بی‌ریا سپری کرد. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان شد و تا کلاس...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید طهماسب کریم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید طهماسب کریم زاده »
دستهای پر مهر عشق اورا از کوچه‌های پرصفای نی‌ریز به بیستون جبهه‌ها کشاند و در پی شیرین، عاشقانه، همچو فرهاد تیشه به دست گرفت و در برداشتن موانع راه انقلاب اسلامی کوشید. همو که در 2 /3/ 1330 در روستای طشک، از بخش آباده واقع در شهرستان نی‌ریز، قدم در جهان هستی نهاد و نام طهماسب را خانواده برای او گزیدند. دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و برای کسب دانش به دبستان حکمت در روستای طشک...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
سر را به خدا سپرده بود و با قامتی چون کوه، استوار در مقابل پلیدی و پلید پروران ایستاده بود. آرزوی نوشیدن یک جرعه میناب از دست ساقی حق داشت که دوست پذیرایش شد و برخوان نعمت خود او را نشاند. او که در روز ۲۰ خردادماه سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متدین و مذهبی، در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. وقتی روی ماهش را دیدند، لبخند بر لب‌های پدر و مادر نشست و با سپاس از...
آموزشهای آبی خاکی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
با توجه به ویژگی خاص منطقه عملیاتی والفجر 8، لازم بود رزمندگانی که بعنوان غواص به کار گرفته شده‌اند‌، آموزشهای ویژه ببینند‌. علاوه بر آن کلیه رزمندگانی که به نوعی در این عملیات به کار گرفته می‌شدند باید آموزشهای خاصی را می گذراندند. از این جهت از مدتها قبل رزمندگان آموزشهای شنا و غواصی را در مراکز مختلف آموزشی در استانهای گوناگون کشور گذراندند‌. آقای علیرضا هائم در این خصوص می‌گوید‌: (2-ALI HAEM-5) ما از حدود 5/1 سال قبل از...
-داستان بابای مهدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچه‌های گردان کمیل و‌ سردار شهید علی اصغر سرافراز‌، حاج آقا بنایی می‌گوید‌: رزمنده‌ای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچه‌ای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به ‌علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچه‌های گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم‌، شهید علی اصغر مرتب با ‌ بابای مهدی شوخی می‌کرد...